مپرس، شادی من حاصل از کدام غم است
که پشت پردهی عالم هزار زیر و بم است
زيان اگر همهی سود آدم از هستی ست
جدال خلق چرا بر سر زياد و كم است
اگر به ملک رسیدی جفا مکن به کسی
که آنچه کاخ تو را خاک میکند ستم است
خبر نداشتن از حال من بهانهی توست
بهانهی همهی ظالمان شبیه هم است
کسی بدون تو باور نکرده است مرا
که با تو نسبت من چون دروغ با قسم است
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصلهی ما هنوز یک قدم است
برچسب : نویسنده : fazlollahnekoolalazad بازدید : 96