مپرس، شادی من حاصل از کدام غم استکه پشت پردهی عالم هزار زیر و بم استزيان اگر همهی سود آدم از هستی ستجدال خلق چرا بر سر زياد و كم استاگر به ملک رسیدی جفا مکن به کسیکه آنچه کاخ تو را خاک میکند ستم استخبر نداشتن از حال من بهانهی توستبهانهی همهی ظالمان شبیه هم استکسی بدون تو باور نکرده است مراکه با تو نسبت من چون دروغ با قسم استتو را هوای به آغوش من رسیدن نیستوگرنه فاصلهی ما هنوز یک قدم است نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در یکشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۱ | بخوانید, ...ادامه مطلب