نیایش

ساخت وبلاگ

<strong>نیایش</strong> فضل الله نکولعل آزاد

نیایش

ای کردگار من!
امشب غمی درون دلم موج می زند
امشب درون سینه ی من آتش غم است
امشب سکوت از ته دل نعره می زند!
امشب درون دیده ی من اشک ماتم است
*
جانم به لب رسیده از این دهر کج مدار
رو کرده ام به درگه تو، ای خدای من!
بالاتری از آن که برانی مرا ز خود
از قعر چاه شب زده بشنو، صدای من
*
دستم بگیر تا که بگیرم فتاده ای
امشب منم که پیش تو دارم شکایتی
امشب من آمدم به زبان، ای خدای عشق!
بشنو ز قعر سینه که دارم حکایتی
*
پروردگار من!
عمری است، آتشی ز دلم شعله می کشد
دیری است در سرای دل، اندوه خفته است
امشب ره گلوی مرا بغض بسته است
در دیدگان غمزده اشکی نهفته است
*
ای دوست! صبر من به لب جام دل رسید
امشب دگر توان مرا، غم ز دل ربود
دل را رها کن از غم این دهر پرفریب
این روزگار از لوح دل عشق را زدود
*
خاکستر حوادث دهر است، سینه ام
دل را اسیر وسوسه ی فتنه گر مکن
جان را رها کن از ستم و سینه ی مرا،
در بند ظلم پرده در خیره سر مکن
*
پرواز من بلند و پرم خرد شد، شکست!
ما را درون ظلمت شب در بدر مکن
عمری در آتش هوسم سوختم، دگر
ای دوست! بس کن آتش غم شعله ور مکن
*
آرام جان من!
عمری گناه کرده ام از لطف بیکران
از این جهان مرا به گناهان خود مبر!
من روح سرکشم، تویی آرام جان، تویی
من کوه لغزشم ز گناهان من گذر!
*
دل را به دست ناز نوازشگر لطیف
امشب نوازشی بده ای آفریدگار!
عمری به ضجه بار جزا می کشم به دوش
ای ابر رحمت! ای همه جان! بر دلم ببار
*
جان آفرین من!
از دیرباز با غم دل، خو گرفته ام!
کی می شود که درد دلم را دوا کنی؟
دریای اشکم و تو مرا این چنین مخواه!
کی می شود ز غصّه دلم را جدا کنی
۱۳۸۳/۱۰/۱۷ تهران

فضل الله نكولعل آزاد

Www.lalazad.blogfa.com
 Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com 

شبنم...
ما را در سایت شبنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fazlollahnekoolalazad بازدید : 127 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 14:41