چوب ملامت!عشق مرا باز صدا میزند گل به سراپردهی ما میزندساز مخالف نزند هیچگاهنغمهی جان را به نوا میزندگرچه نکردیم به غیر از وفا یار به ما تیر جفا میزنددشمن اگر هرچه کند، کرده است دوست چرا سنگ به ما میزندصید من آمد بنگر، بخت بدجای هدف تیر کجا میزنداین دل هرجایی خود را بگیر بوسه به هر بیسروپا میزندمن که سراپا همه شورم، چراعقل رهم را بهخطا میزند؟میزندم چوب ملامت خرد از که بپرسم که چرا میزنداز دل صحرای جنون سوی خودباز مرا عشق صلا میزنددوست ز جذبه به طواف آمدهمروهی دل را بهصفا میزنددستِ بلا آینهی سینه را با غم عشق تو جلا میزندشاعر؛ مجید شفق نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ | بخوانید, ...ادامه مطلب