هرکه با من ریخت طرح دوستی شیاد بود
هر که را منجی دل پنداشتم، صیاد بود
آن که عمری وعده ی خوش بر من دیوانه داد؛
حیلهگر بود و حسود و رذل مادرزاد بود
حرفهایش بوی غم میداد، هنگام سخن
قولهای او سراسر سست و بیبنیاد بود
هیچکس بر سهم و حقش نیست قانع، این زمان
هرکجا را پا نهادم عرصهی بیداد بود
با چنین نامردمیها هیچ کس بیغصّه نیست
جای موج خنده بر لب ناله و فریاد بود
سالها بر این جهان پست دل بستم ولی
من ندانستم که آن در عقد صد داماد بود
تهران ١٣٥٦ مرداد ماه
شاعر : فصل الله نکولعل آزاد
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
برچسب : نویسنده : fazlollahnekoolalazad بازدید : 196