شعرِ خدا
ابليس ! اى خداى بديها ! تو شاعرى
من بارها به شاعريت رشك برده ام
شاعر تويى كه اين همه شعر آفريده اى
غافل منم كه اين همه افسوس خورده ام
عشق و قمار شعر خدا نيست، شعر توست
هرگز كسى به شعر تو بى اعتنا نماند
غير از خدا كه هيچ يك از اين دو را نخواست
در عشق و در قمار كسى پارسا نماند
زن شعر توست با همه مردم فريبى اش
زن شعر توست با همه شور آفريدنش
آواز و مى كه زاده ى طبع خدا نبود
اين خوردنش حرام شد آن يك شنيدنش !
در بوسه و نگاه تو شادى نهفته اى
در مستى و گناه تو لذّت نهاده اى
بر هر كه در بهشت خداى طمع نبست
دروازه ى بهشت زمين را گشاده اى
اما اگر تو شعر فراوان سروده اى
شعر خدا يكى ست ، ولى شاهكار اوست
شعر خدا غم است، غم دلنشين و بس
آرى ، غمى كه معجزه ى آشكار اوست !
دانم چه شعرها تو گفته اى او نگفت
يا از تو بيش گفت و نهان كرد نام را
اما اگر خدا و تو را پيش هم نهند
آيا تو خود كدام پسندى كدام را ؟
شاعر : نادر نادرپور
Www.lalazad.blogfa.com
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
شبنم...برچسب : نویسنده : fazlollahnekoolalazad بازدید : 150