پیکر تراش پیرم و با تیشه ى خیال
یک شب تو را ز مرمر شعر آفریده ام !
تا در نگین چشم تو نقش هوس زنم
ناز هزار چشم سیه را خریده ام
بر قامتت که وسوسه ى شستشو در اوست.. ؛
پاشیده ام شراب کف آلود ماه را
تا از گزند چشم بدت ایمنی دهم
دزدیده ام ز چشم حسودان، نگاه را
تا پیچ و تاب قد تو را دلنشین کنم
دست از سر نیاز به هر سو گشوده ام
از هر زنی، تراش تنی وام کرده ام
از هر قدی، کرشمه ى رقصی ربوده ام !
اما تو چون بتی که به بت ساز ننگرد
در پیش پای خویش به خاکم فکنده ای
مست از می غروری و دور از غم منی
گویی دل از کسی که تو را ساخت، کنده ای
هشدار زانکه در پس این پرده ى نیاز
آن بت تراش بلهوسِ چشم بسته ام
یک شب که خشم عشق تو دیوانه ام کند
بینند سایه ها که ترا هم شکسته ام !
شاعر : نادر نادر پور
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
شبنم...برچسب : نویسنده : fazlollahnekoolalazad بازدید : 124