عشق محال

.

        عشق محال

عشقت شبیــه آرزوهای محـــال است

فصل نگاهـم مثل پاییز شمـــال است

باید امیــــدی داشت ، باید زندگی کرد

تنها امیـــــدم زندگی با این خیال است

بعد از تو در دنیـــــا به دنبال چه باشم؟

تنها یقین مرگ است و باقی احتمال است

راه گریزی نیست، لبخندت مرا کشت

خون دلم با بوســـــه اول حلال است

لب بر لبم بگـــــذار دفتـر را ببنـدم

لبهای شیرینت جواب هر سوال است

امشب در آغوشـــــم بکش با هم بمیریم

مردن در آغوش تو هم نوعی وصال است

با رفتنت تقــــویم روی میــز هم مرد

بعد از شما پاییز تنها فصل سال است !

شاعر : فرشته خدابنده

Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com

.

     ‌‌ لبم تیر می کشد

یک لب بده به من که لبـم تـیر می کشـد

عشقت مـرا به آتش و زنجیـر می کشـد

این بوسه ها که می چشی از قندهار لب

آخر تـو را به قلّه ی پامیــر می کشد

این لحظه هـای داغ هوس خیـز عاشقی

ما را به یک جنـون نفس گیــر می کشد

بر روی بوم نرم تنــم دسـتهای تو

یک چشمـه ی زلال ســرازیـــــر می کشد

حاشا که شیخ، از شب ما با خبـــر شود

کـــــار من و تو باز به تعزیـر می کشد

شاعر : فرشته خدابنده

Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com

+ نوشته شده در  یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶ساعت 18:34  توسط فضل الله نكولعل آزاد  |