پرى دريايى نگاه آبی و گرم تو مست و رویایى است وجود نازک و نرمت در اوج زیبایی است مرو به باغ که گل شرم می کند ز رخت لبان سرخ تو چون غنچه شکوفایی است ز لطف حور بهشتی به پای تو نرسد بلور گردن تو مظهر فريبايى است پناه سینه ی گرم تو خوابگاه من است حریر نرم تن تو سرای تنهایی است چه گویم از بدن نرم و گرم و جذبه ى آن ؟ كه پرنیان تنت معنی دلارایی است حرارت تن تو آتشى به جانم زد پرند سینه ی نرم تو بس تم,دريايى ...ادامه مطلب